ساریناسارینا، تا این لحظه: 14 سال و 9 ماه و 13 روز سن داره

سارینا عشق یکدونه

سارینا دیگه بزرگ شده و جیششو می گه

دیگه باورمم نمیشه الان حدود 1 ماه (1/4/90) که نباید پوشک برات بخرم دفعه آخری که خواستم برات بگیرم با خاله سحر بودیم گفتم دخترم این دفعه آخرههههههه هااااااااااااا و تو هم طبق معمول دخترک فهیم من دفعه آخر شد امیدوارم ادامه دار باشه و نتیجه عکس نگیرممم. می دونی عاشق لوس کردناتم. وقتی خیلی خوشحالی و مامان جی (مامان جون) و باباجی (بابا جون)  از دهنت نمی افته وایییییییییییی قند توی دلم آب میشه وقتی بهت فکر می کنممممممم با تمام وجود دلم برات تنگ میشههههه و منتظرم زود بیام خونه و تو رو ببینم.   دوست دارم عشقک مننننننننننن ...
19 تير 1390

یک ماه دیگه تولدتههههههههه عزیز دلم

امروز هم دوباره نتونستم برات عکس بزارم جیگرممممممم اسباب کشی شرکت و هزار تا دردسر !! گل دخترم و آخر هفته دوباره نمی بینم چون همش توی شرکت هستم درگیر کارهای شرکت. اگر این هفته اسبابکشی نبود می رفتیم با خاله فرشت و فرزی (با لحن خودت) استانبول. ولی این نیز بگذرددددددددد غصه ندارهههههه. دیر و زود داره سوخت و سوز نداره . اونقدر خوشحالم که برات وقت کردم وبلاگ درست کنم که از ذوقم دوست دارم هر روز برات بنویسم. امروز تولد خاله فرشت بهش SMS زدم و از طرف خودم و خودت تبریک گفتم. اگه وقت کردم دوباره می نویسمم. ولی شاید تا شنبه نشه. برای تولدت هیچ فکری نکردمممم. هیچییییییی. بوس بوس ...
6 تير 1390

اولین مطلب برای دخترکم "ماه دیگه دو سال تموم می شه"

سارینا عزیزم امروز اولین مطلب رو توی وبلاگت می نویسم تا وقتی خودت تونستی بخونی بدونی که چیکارا کردی!!! ماه دیگه این روز فرداش تولد ت نمی خوام مثل پارسال برات جشن مفصل بگیرم چون خیلی دل خوشی نداشتم اون قدر که خسته شدم بهم خوش نگذشت. هنوز یه ماه وقت دارم تا فکر کنم که چیکار می خوام بکنم. امروز برای دستگرمی 12 تا عکس از روز ماه گرد تولدت در سال اول زندگیت می زارم ناناز مامان ...
5 تير 1390
1